روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

۲ مطلب با موضوع «سارا شریعتی» ثبت شده است


در جهان امروز، در نتیجه استخدام امر دینی توسط قدرت سیاسی و بازار، دو شکل از توسل به دین پدیدار شده است :
معنویت گرایی و بنیاد گرایی.

معنویت گرایی،
بی شکل، فرد گرا، محافظه کار و خود مختار است که در دام سیاست زدایی میافتد.
بنیاد گرایی،
مهاجم، طلبکار، اراده گرا و هویت طلب است که در دام خشونت میافتد و مدام تکفیر میکند.

این دو رویکرد، را نمیتوان دو پدیده دینی یا دو گرایش دینی خواند بلکه دو نوع از توسل به دین توسط قدرت سیاسی و بازار هستند که با استفاده از پوشش و زبان دین ایجاد شده اند.

سارا شریعتی،
معنویت سیال، هویت مهاجم

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۸ ، ۱۳:۱۵

ما در جامعه‌ای سلسله مراتبی زندگی میکنیم و در چنین جامعه‌ای افراد در موقعیت برابر نیستند یعنی یکی در موقعیت بالاتر است و حرف میزند و دیگران گوش میکنند ودر نتیجه گفت‌وگویی صورت نمیگیرد. البته در همه جا پرسش و پاسخ هست، اما این پرسش و پاسخ نه برای به چالش کشیدن و طرح بحث جدید بلکه برای تصریح بحث و روشن شدن نقاط ابهام است.

 

ما نخبگان اعم از روشنفکران و دانشگاهیان و عالمان دینی چنان درگیر بحث‌های خودمان میشویم که جامعه را فراموش میکنیم. برای ما گفت‌وگو از مقوله‌ای ارتباطی به امری قائم به ذات بدل میشود. یکی راجع به مساله‌‌ای سخن میگوید و بقیه نسبت به او واکنش نشان میدهند، یکی دیگر راجع به امر اجتماعی حرف میزند و بقیه با او بحث میکنند. در این دنیای نخبگان اجتماعی که درگیر هم میشوند و با یکدیگر گفت‌وگو میکنند، البته بیشتر گفت‌وگوی «کرها» (ناشنوایان) صورت میگیرد. یعنی افراد به حرف هم گوش نمیدهند، در حالی که به هم جواب میدهند. کم‌کم این فضای بحث کرها چنان داغ میشود که مدام در مطبوعات و رسانه‌ها و مجلات و محافل روشنفکری از شما میخواهند که در این زمینه‌ها بحث کنیم. این وسط باب خود گفت‌وگو و مفهوم ارتباطیاش از میان میرود و جامعه نخبگان به یک جامعه مستقل بدل میشود که در آن تعداد مشخصی از آدم‌ها با یکدیگر مدام به بحث میپردازند. آنچه از دست میرود متن جامعه است.

با هم صحبت نکنیم و از جامعه بیدفاع صحبت کنیم. روشنفکران چنان درگیر نظریات و مباحث خودشان هستند که جامعه رها شده است و به این فکر نمیکنند که افکار جامعه را چه کسی میسازد. ما دانشگاه‌ها و محافل علمی و روشنفکری را پر کرده ایم از بحث‌های خودمان و از این حیث گفت‌وگو نداریم. البته به هم گوش نمیکنیم، اما مدام همایش و جلسه و بحث داریم؛ گفت‌وگو با مریدان و شاگردان و دوستان. اما به این فکر نمیکنیم که چه کسی افکار عمومی را میسازد. مگر روشنفکر کسی نیست که حقیقت اجتماعی را به قدرت سیاسی میگوید. یکی از تعریف‌های الیت (نخبه) یعنی برگزیده که حرف مردم را بگوید و منعکس کند. اما الان ما روشنفکران کری هستیم که مردم را لال میبینیم. مردم لال کسانی هستند که نمیتوانند حرف بزنند. روشنفکران مردم را رها کرده‌اند و به بحث خودشان می پردازند.

در چنین فقدان و خلأیی چه کسی از جامعه حمایت میکند و صدای جامعه میشود؟

 

سارا شریعتی

 

۰ نظر ۱۹ آذر ۹۸ ، ۲۰:۵۴