روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

۷ مطلب با موضوع «مهدی بازرگان» ثبت شده است

بستن زبان مخالفان همیشه شیوه ی نادان ها و اهل جور و استبداد
بوده است.

مهدی بازرگان

۰ نظر ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۵۱

قرآن میخواهد در مسیر پرمخاطره زندگى ، آدمى را طورى در خط و حدود خدا نگه دارد که  نه پرستنده دنیا باشد و نه چشم بسته دلباخته دین، در شکل و آداب آن.

مهدی بازرگان، گمراهان ص۲۶۱

 

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۲۱

وقتى دین براى انسان دکان شود و زهد و تقدس یا علم و ارشاد وسیله معاش و مقام گردد، صنوف و طبقات ممتازی تشکیل  میشود که در جامعه برخوردار از احترام و اقتدار یا مزایا و منافع بوده، خواه ناخواه براى جلب مقام و مزایاى بیشتر پاى ریاکارى و انواع تظاهر و تبلیغ در میان خواهد آمد و دنباله اش به جلوه گرى و خودآرایى و بالاخره به بازیگرى با دیانت و عبادتِ خدا کشیده خواهد شد.

مهدی بازرگان، گمراهان، ص ۳۳۳

 

۰ نظر ۲۲ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۰۵

مسلمانیم نه به این معنی که یگانه وظیفه خود را روزه و نماز بدانیم. بلکه ورود ما به سیاست و فعالیت اجتماعی من‌باب وظیفه ملی و فریضه دینی بوده دین را از سیاست جدا نمی‌دانیم و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت می‌شماریم. آزادی را به عنوان موهبت اولیه الهی و کسب و حفظ آن را از سنن اسلامی و امتیازات تشیع می‌شناسیم. مسلمانیم باین معنی که به اصول عدالت و مساوات و صمیمیت و سایر وظایف اجتماعی و انسانی قبل از آنکه انقلاب کبیر فرانسه و منشور ملل متحد اعلام نماید معتقد بوده‌ایم…

مهدی بازرگان،
" غرض از تاسیس نهضت آزادی ایران، مجموعه آثار جلد ششم "

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۱


ترمزهای قوی‌تر، در مورد جهاد و قصاص و حدود و جدال آمده ‏است. خدای خالق ودود (عاشق) ما که ما را از خودمان بهتر می‌شناسد و می‌گوید: 
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ.» (ق(50) / 16)
(و به‌یقین ما انسان را آفریدیم و می‌دانیم نفس او چه وسوسه‌‏هائی به‌ او می‌کند و ما از رگ گردن به‌او نزدیک‌تریم.)
خوب می‌داند که در ذات ِ بی‏‌موتور و بی‌ترمز ِ ما چه تحریک و توطئه‌‏های شیطانی، حتی در اعمال به‌خیال خودمان عادی، کارگزارده شده ‏است. چه آن‌موقع که به ‌خشم و غضب حیوانی و انسانی درمی‌‏آئیم و چه آن ‌موقع که حبِ ‌خدا و بغض دشمنان خدا وجودمان را تسخیر می‌کند اگر به‌ او و به تقوا پناه نبریم و به‌جای عدالت و اعتدال راه تعدی و انتقام را که بسیار هم طبیعی است، پیش ‏بگیریم خودش می‌داند که به‌کجاها پرت خواهیم شد.
دقت کنید، خودتان قرآن را از روی کشف‏ الایات ورق بزنید، ببینید هرجا امر یا اجازه‌‏ای برای قتال، قصاص، انتصار، طلاق، تعزیر،تلافی و امثال ذلک وجود دارد، قرآن پس از آن، پیش از آن یا همراه آن پا روی ترمز گذاشته سفارش عدالت، تقوا، تعدیل، و تسلط بر نفس را برای جلوگیری از تعدی و تجاوز از مقابله به‌ مثل یا خروج از حدودِ مقرر می‌نماید. حتی بیشتر از دستور یا اجازه اصلی عمل.
آیه جامع و کامل چهار رکنی دستور جنگ که پیش‏آهنگ آیات دیگر و شیپور جهاد اسلام می‌باشد (نازل شده در سال اول هجری)، چنین خلاصه شده ‏است: 
«وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ» (بقره(2) / 190)
(و جنگ‌کنید. در راه خدا- علیه‌کسانی‌که با شما می‌جنگند- ولی تعدی و تجاوز از حد ننمائید...)
این آیه با «قاتِلوُا» شروع می‌‌شود و به «لا تَعْتَدوُا» خاتمه پیدا می‌کند، در وسط با انحصار «الَّذینَ یُقاتِلوُنَکُمْ» محدود می‌گردد و فقط «فی سَبیلِ‏ الله» می‌تواند باشد. یعنی یک امر اثباتی است با سه شرط تحدیدی؛ یا موتور یک‌طرفه و ترمز سه‌طرفه، و چون نازل‌کننده‌ آیه متوجه بوده است که مؤمنین بیش از آن چه ممکن است از جنگ وحشت و امتناع داشته باشند، «لاتَعْتَدُوا» و نهی از افراط‌کاری را فراموش می‌نمایند، پس از اعلام چهار رکن فوق، ‌التفات مجدد به مطلب و یادآوری مؤکد می‌‌شود که: 
«إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ.» (بقره(2) / 190) 
(.... خدا تعدی‌کنندگان را دوست ندارد.)

مهدی بازرگان

" ترمز و تفضل؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵ "


 

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۱۳

 

در مکاتب الهی، آزادی همان رهائی از اسارت‌های انسان و اعراض از عبودیت طاغوت است. اعم از طاغوت‌های داخلی و خارجی یا عقیدتی و فرهنگی و اقتصادی. آزادی به‌معنی و به‌منظور بی ‏بند و باری و رواج ظلم و فحشا نیست.

مهدی بازرگان،
آزادی، خواسته ابدی؛ بازیابی ارزشها

 

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۴۵

عیب ما ایرانیان این است که در اثر ۲۵۰۰ سال استبداد و سلب حیثیت و شخصیت،عادت کرده‌ایم بر سر سفره‌های چیده‌شده و فراهم‌آمده بنشینیم و مشکلات و مسائل را بلای آسمانی یا توطئه‌‌ی اجنبی گرفته از اتکای به خود و از اقدام و ابتکار فرار نماییم. ‌

مردم و حتی احزاب و گروه‌ها،انتظار و تصورشان این بود که با رفتن شاه و سقوط نظام استبدادی،چون مانع اصلی از بین می‌رود همه‌چیز درست و مطابق دلخواه خواهد شد؛ شعر معروف حافظ به صورت شعار درآمده همه می‌‌گفتیم:
منظر دل نیست جای صحبت اغیار/دیو چون بیرون رود فرشته درآید ‌

ما اشتباه می‌کردیم؛ می‌بایستی بگوییم «دیو چون بیرون شود فرشته درآید» و دیو در نظرمان نمی‌بایستی شخص شاه باشد بلکه استبداد و فرهنگ و روحیه‌ی استبدادی باشد.دیوی که استبداد و طاغوت است باید از درون و از نفوس طبقات ملت بیرون انداخته شود؛ این کاری بود که قبلاً به طور جدی انجام نگردیده بعداً نیز توجه لازم به آن نشد. ‌

علاوه بر بیرون رفتن دیو،فرشته هم برخلاف شعر شاعر،خود به خود داخل نمی‌شود.فرشته‌های آزادی و استقلال را می‌بایستی خودمان در درون افکار و آمال و اخلاقمان حتی در آداب و عاداتمان قبلاً یا بعداً ساخته و پرورش داده باشیم. ‌

 مهدی بازرگان،

مجموعه آثار (۲۴).

۰ نظر ۱۹ آذر ۹۸ ، ۱۲:۰۶