روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

۱۰ مطلب با موضوع «محمد حسینی بهشتی» ثبت شده است

 

قرآن وقتی میخواهد از چشم و گوش و مسایل حسی عبور کند و به میدان گسترده آگاهی های دیگر بشر برسد، میخواهد سرنخ تمام این آگاهیها را به دل مربوط کند  برای اینکه اگر سرنخ آگاهیها به دل ختم نشود، علامه دهر هم که باشید  آگاهی هایتان برای بشر فایده ای ندارد.

محمد حسینی بهشتی،  درس گفتارهای فلسفه دین- ص ۹۳

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۲۷

آقا بالا بروی یا پائین بیائی، جامعه ‌ای را اصلا بالای سرش قرآن پهن کنید، مادامی که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما بلرزد وجود دارد و در سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است، تمام چهره‌اش را هم با قرآن بپوشانید، باز لجن است.
محمد حسینی بهشتی . فاصله طبقاتی

 

۰ نظر ۲۵ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۰۹


️ یکى از مصیبت هاى زمان ما این است که اشخاص دارند کم کم جانشین ارزش ها مى شوند؛ این خطرناک است. 

مبادا ما را به جاى ارزش ها بنشانند. 
عکس مسأله صحیح است. 
«اِعْرِفِ الْحَق تَعْرِفْ اَهْلِه». 
تعلیم اسلام و تعلیم مولا این است. 
تو ارزش ها را بشناس و اشخاص را با ارزش ها بسنج. 
بحث ها باید بر محور ارزش ها باشد، حمایت ها باید از ارزش ها باشد، درودها باید بر ارزش ها باشد. 
ما باید اول ارزش ها را بشناسیم، بعد اشخاص را.
منزلت مردان و انسان ها را با محکِ حق عیار بزنید و بشناسید. 
معیارها باید مطرح باشد. 


محمد حسینی بهشتی
حزب جمهوری اسلامی گفتارها، گفتگوها و نوشتارها ص ۱۰۳

۰ نظر ۲۴ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۳۶

هر ملتی،  دچار بیماری راحت طلبی و پرهیز از فداکاری و تحمل رنج  در راه  هدف های عالی انسانی بشود، 
سرنوشتی جز تیره روزی و ذلت نخواهد داشت.

محمد حسینی بهشتی

 

۰ نظر ۲۳ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۵۵

 

هیچ زیربناى اجتماعى از آن زیربناى شوم خطرناکتر نیست که انسانى، یا انسانهایى، بتوانند هر چه می‌‏خواهند بکنند بی‌‏آنکه بشود بر آنها خرده گرفت و بی‌‏آنکه بشود از آنها بازخواست کرد. مسئولیت در جامعه اسلامى مسئولیت متقابل است. همه نسبت به یکدیگر مسئول‌اند. 
 


 محمد حسینی بهشتی

 

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۱۶


کاری کنیم که در پرتو اسلام زندگی انسانی‌تر و اسلامی‌تر و بهتر و یکتاپرستانه‌تر و با عدل و داد همراه‌تر در برابر دیدگان جوان جستجوگر بنهیم؛
 والا هر قدر بر گوش او بخوانیم، او یک خبر در روزنامه می‌خواند، یک تصویر در روزنامه می‌بیند، یک گزارش در تلویزیون می‌بیند، یک فیلم در فلان جا می‌بیند، از زندگی دیگران و وضع دیگران و شکل کار دیگران مطلع می‌شود و دلش در خانه دیگران است، هر چند تنش در سرزمین ایران باشد. چرا با واقعیات شوخی می‌کنیم؟ چرا نمی‌خواهیم لمس کنیم که دعوت به خیر در اسلام، شاید ده درصد هم به زبان نبود، و شاید بیش از نود درصدش به عمل بود...
محمد حسینی بهشتی _باید ها و نباید ها
 

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۵۲


«...مسئولیت در جامعه اسلامی، مسئولیت متقابل است. همه نسبت به یکدیگر مسئول اند. عالمِی که بر مسند قدرت تکیه زده است و پاسخگو نیست، طاغوتی است که بر مسند کبریایی تکیه زده و شایسته ی اطاعت فرمانبری نیست. جامعه ی اسلامی، جامعه ی زباندارها و هوشیارهاست.
جامعه ی اسلامی ... جامعه ی بّرِه ها نیست؛ جامعه ی آدم هاست؛ آدمی که انتقاد می کند و در کار همه دقت می کند. اما بخاطر چی؟ بخاطر پاسداری از «حق و عدل حق » و عدل از همه کس محترم تر است...»
محمد حسینی بهشتی
بایدها_و_نبایدها 

 

 

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۴۸

 مردم را از طاغوت‌پروری بر حذر بداریم. تا شما مردمی نشوید که مراقب  رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشسته‌اند احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کاری و هر گفتار را ارزیابی نکنید،‌ همین آش است و همین کاسه. 
تا خر هست، یک خرسوار را پایین بیاورید، دیگری سوارش می‌شود.

محمد حسینی بهشتی
پیامبر از نگاهی دیگر

 

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۴۷

مردم نگاه می کنند ببینند زمامدارها چه جور عمل می کنند

این یک اصل طبیعى است که «الناس_على_دین_ملوکهم» عمل و رفتار زمامدار و رهبر جامعه بر مردم اثر می‌ گذارد و این یک اصل طبیعی است. مردم نگاه می کنند ببینند زمامدارها چه جور عمل می کنند و به همان صورت به سوى عمل گرایش پیدا می‌ کنند. این یک_اصل_طبیعى است. پس اگر قرار است حرکت جامعه به سوى خدا و راه خدا باشد، باید پیشوایان و پیشتازان و زمامداران جامعه، رفتارشان، بینششان، اعتقاداتشان، عبادتشان، نمازشان، روزه شان، لباسشان، وضع_خانوده_شان، وضع_زندگى_شان، صِدقشان، راستی شان، امانتشان، مردم_دوستی شان، عدالتشان و همه چیزشان، الگو و نمونه اى از اسلام باشد. اگر نمونۀ صددرصد نه، لااقل نودوپنج درصد یا نود درصد.
بر این اساس، جامعۀ ما در نظام مدیریت، باید به وسیلۀ کسانى اداره شود که هر عمل آنها نزدیک کنندۀ مردم به اسلام باشد.

محمد حسینی بهشتی ؛
حزب جمهوری اسلامی(1390)؛ صص49-50

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۸ ، ۱۳:۲۸

..بله آقا،بالا بروی یا پایین بیایی،وقتی در جامعه های اسلامی از دور نگاه کردند و جهاد و تلاش پیگیر و هوشیارانه و مدبرانه درراه اقامه عدل و حق نیافتند دیگر سراغ اسلام نمی روند. وقتی در پرتو اسلام کوششی و جنبشی درراه اقامه حق و عدل تحقق نیافت،نه تنها آنها سراغ ما و اسلام نمی آیند،بلکه مردم خود ما هم سراغ جایی می روند که می تواند ادعا کند درراه اقامه عدل قدمهایی تحقق یافته مؤثر مثمر ثمر برداشته است."بیخود هم رفقا دور هم نیایید دور هم بنشینید که چه کنیم که جوانانمان منحرف نشوند".جوان با همان فطرت و بینش فطری اش خواستار عدل است .عدل در نظر جوان محترم است؛خواه اسلام باشد خواه نباشد؛خواه خدایی باشد خواه نباشد .او عاشق و شیفته عدل است.و تو نگو این شیفتگی تو به عدل غلط است؛ قرآن می گوید صحیح است .مگر نمیبینی قرآن می گوید(ان الله یامر بالعدل)؟وقتی می خواهد خدا را معرفی کند می گوید خدا آن است که فرمان به عدل می دهد.مگر نمی بینی می گوید
(قل امر ربی بالقسط)؟خدای من آنست که به قسط فرمان میدهد. چرا این گرایش صحیح فطری جوان جامعه اسلامی و سرزمین اسلامی را تخطئه میکنی؟این گرایش درست است؛این گرایش بجاست،این گرایش همان گرایش خداپسند است. خدا خواسته این جوان دنبال همین بینش برود تا به خدا برسد .تو چرا راه او را می بندی؟این راه می تواند اورا به خدا برساند
چون(ان الله یامر بالعدل)،
چون(امر ربی بالقسط).
من و تو و دیگران،ببینیم چه کوتاهی کرده ایم و می کنیم که آدرس خدا از آدرس عدل جداشده است. این جفای من است،این جفای توست .این گناه ماست که این دو آدرس را ازهم جدا کرده ایم،والا آن جوان با بینش فطری اش درست نمی رود؟...

محمد حسینی بهشتی،
بایدها و نبایدها، ص ۸۴-۸۵

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۸ ، ۲۲:۴۷