روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

روشنفکری دینی

سیری در روشنگریهای نجات بخش

تاریخ انسان سراسر درد است، دردیکه با نقش جاوید خود هنوز هم انسانهای بزرگ را بر می انگیزد تا بخروشند و برای کاستنش تلاش کنند.

محمد رضا حکیمی- سرود جهشها

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۴۰

من در تن همه مردم رنج میکشم، روی همه گونه ها سیلی میخورم، با مرگ همه بیچارگان میمیرم.
 

ژان پل سارتر

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۱۹

برای ما که با وجود چهارده قرن تاریخ، هنوز چند سالیست که مرحله "تکوین ایدئولوژیک" را آغاز کرده‌ایم و نخستین گامها را برداشته‌ایم، بسیار کم تجربگی و کم تجربگی خطرناک و فاجعه آمیز و نابود کننده‌ایست اگر از تکیه بر روی مبانی فکری و ایدئولوژیک اسلام به غفلت بگذریم و تمامی توش و توانمان را در یک محدوده عمل مطلقا سیاسی مستهلک سازیم.
این کار موجب آن میشود که اسلام نو، در جنین خفه شود و میراث خوار جهادها و شهادتهای ما دیگران باشند.
دیگرانی که بارها نشان داده‌اند که چه میراث خواران حق ناشناس و دشمنکامی هستند، میراث خوارانی که می‌خورند و حتی در لفظ سپاسی نمی‌گزارند؛ و در نهایت سر از گریبان دیکتاتوری، بورژوازی و حتی همزیستی مسالمت آمیز با امپریالیسم و سرمایه‌داری در می‌آورند...
(علی شریعتی- م.آ. ۱ ص۲۰۶-۲۰۷)
 

.....................
پ ن: علی شریعتی چند ماه قبل از مرگش در نامه‌ای بار دیگر خطر انقلاب سریع را گوشزد کرده و هشدار "انقلاب قبل از خودآگاهی فاجعه است" را این‌بار با شرح بیشتری تکرار می‌کند. آیا شواهد امروز صحت این پیش بینی را تایید نمی‌کنند؟ آیا با وجود این‌همه فرصت سوزی شانس دوباره‌ای برای طرح و ظهور حقیقت دین در جامعه مانده است؟

۰ نظر ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۲۱

 باید حزبی به عنوان حزب_مستضعفان تشکیل گردد و در آیین‌نامه‌ی عضویت در آن شرط شود که در رده‌های اول و دوم و سوم آن کسی که از خود خانه‌ای دارد پذیرفته نشود؛ تا در میان گردانندگان حزب کسانی عضو باشند که بفهمند نداشتن یعنی چه و بی‌خانمانی و بی‌آتیه بودن فرزندان و نداری و... یعنی کدام؟
و این حزب باید وکلایی به مجلس بفرستد شاید بدینگونه برای این قشرها کارکی انجام یابد...
دفاع از این قشرها بدون تشکیلاتی سیاسی و حزبی و اجتماعی که از خود آنان باشد به ثمر نخواهد رسید...
محرومان، صغیر نیستند که سرمایه‌داران و دنیا بکامانِ شادخوار از آنان دفاع کنند و هرگز نخواهند کرد...

محمدرضاحکیمی، کتاب قیام جاودانه: ص۲۲۸

 

۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۴۲

.... اسلام که رفت و فقط مسلمین ماندند، مؤمنین و شخصیت‌های دینی ما  هم آن روح و جهت بینش اسلام را گم کردند و فقط شعائر را فهمیدند و احکام فردی را. دلشان به این خوش بود که سلطان محمود به جنگ هندیان نامسلمان می‌رود و سلطان خدابنده شیعه می‌شود و گوهرشاد خانم ملکه مغولی مسجد می‌سازد- بالاتر از این‌ها را دیگر نمی‌فهمیدند. همین قدر که فلان قلدر ستمکار با حفظ رژیم و رویه و زندگی فرعونیش، ختنه بکند و طی تشریفاتی به دین مبین اسلام مشرف شود و به تعظیم شعائر بی‌ضرر بپردازد و اسم غارت‌هایش را جهاد بگذارد و از یزید بدتر عمل کند و برای حسین، روضه برپا کند، دل‌های مؤمنین شاد و اسلام، آباد می‌شد.

علی شریعتی، مسولیت شیعه بودن

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۳۶


" مایه بسی تاسف است که نسل جوان مسلمان تاریخ کشورهای خود را از اروپاییان میگیرند در حالیکه نوشته های آنان اغلب جز تبلیغات سیاسی چیز دیگری نیست"
 
اقبال لاهوری، نامه ای به غلام عباس آرام

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۳۱

 

قرآن وقتی میخواهد از چشم و گوش و مسایل حسی عبور کند و به میدان گسترده آگاهی های دیگر بشر برسد، میخواهد سرنخ تمام این آگاهیها را به دل مربوط کند  برای اینکه اگر سرنخ آگاهیها به دل ختم نشود، علامه دهر هم که باشید  آگاهی هایتان برای بشر فایده ای ندارد.

محمد حسینی بهشتی،  درس گفتارهای فلسفه دین- ص ۹۳

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۲۷

 

دعا این است می‌گویند درونت را باز کن تا خدا چون گنجی در آن کشف شود، ما درون‌مان را بسته‌ایم. ما پنجره‌های قلبمان و دریچه‌های دلمان را بسته‌ایم، امان از این دل. ما دریچه‌های دلمان را به روی خدا و دیگران بسته‌ایم و خودمان داخل این دریچه‌های بسته زندانی شده‌ایم. وقتی این دریچه را باز کنیم و از درون به بیرون زندگی کنیم و به همه عشق بورزیم، همه سنگینی‌ها از وجود ما ریخته می‌شود و آن‌وقت می‌بینیم که خدا از درون ما دارد سر برمی‌آورد، ما از خدا سیراب می‌شویم. آدم وقتی از خدا سیراب شود ضعف‌هایش برطرف می‌شود. انسان دیگری می‌شود قوی و محکم می‌شود، شاداب و امیدوار می‌شود، شکوفا می‌شود. جان‌بخشی خدا کار خود را می‌کند. خدا می‌خواهد همیشه با ما کارهای خیر کند مشکل ما این است که نمی‌گذاریم. او می‌خواهد همیشه از درون ما ما را خلق کند، ما نمی‌گذاریم و راه را می‌بندیم. صفات بد ما راه را می‌بندد والا خدا از درون ما می‌آید.


محمد مجتهد شبستری، سخنان گوناگون خداوند

 

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۲۳


سکولاریسم از این نقطه آغاز می‌شود که ماده و معنا، دو امر بی‌نسبت و ازهم‌گسیخته و بلکه رقیب یکدیگر دیده شوند.
با هم نگری معنویت و مادیت از مبانی نظری اسلام است و این با 
" سکولاریسم معنوی شرق" یا
 " سکولاریسم مادی غرب"     سازگار نیست.


حسن رحیم پور ازغدی. هنر و تجربه شوریدگی

 

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۹


اگر انقلابها برای برانداختن ریشه ظلم است، باید گام نخستین و نخستین گام در جهت برطرف کردن ظلم از مظلوم ترینها باشد یعنی محرومان...وگرنه قیامهایی خواهد بود درجهت جابجایی قدرت و ثروت، نه بیشتر...

محمدرضا حکیمی

۰ نظر ۲۷ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۱۶